یه جایــی هم هست

بعــد از کلی دویـدن یهــو وایمیستی ... 

سرتــو میندازی پاییــن و آروم میگی: 

" دیگه زورم نمیــرسه"

گورستانیست در سرم
از تمام خاطره های نیمه جان
که هر روز باید
 بیرونشان بیاورم
در آغوششان بگیرم
برایشان اشک بریزم
و دوباره به خاک بسپارمشان
چگونه به قلب تو باز گردم؟!
مگر. . .هیچ پروانه ای . . .دوباره به پیله اش باز خواهد گشت!
بگو . . .چقدر هواسم را پرت کنم . . .از این گوشه به آن دور دست . . .که تویی!
دلت که با من نباشد
فرقی نمی کند
تمام اتاق های جهان
 آبستن تنهایی میشوند!
باید خیالی ببافم. . .برای این همه تنهایی . . .تا سردشان نشود . . .در زمستان نیامدنهایت
نه!
قرار نیست . . . هیچ پروانه ای دوباره به پیله اش باز گردد. . .